پرده ی اول:

⬇️

⬇️

قال یا آدمُ اسکُن أنتَ وَ زَوجُکَ الجَنّة

حق تعالی فرمود:

ای آدم، تو و همسرت در جنت مکان، آرام گیرید و ساکن شوید.

فَکُلا مِن حَیثُ شِئتُما

از هرچه می خواهید، بخورید؛

وَ لا تَقرَبا هَذهِ الشَّجَرَةَ

و ب این شجره نزدیک نشوید؛

فَتَکوُنا مِنَ الظّالِمینَ

ک از ظلم کنندگان خواهید بود.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

پرده ی دوم:

⬇️

⬇️

فَوَسوَسَ لَهُمَا الشَّیطانُ

شیطان آن دو را پنهانی تحریک کرد؛

لِیُبدِیَ لَهُما مَاؤُورِیَ عَنها مِن سَوءاتِهِما

تا آنچه از احوال سوء آنها ک پنهان بود، را بر آنها آشکار و برملا سازد؛

 

و قالَ ما نَهیَکُما رَبُّکما عن هذه الشَّجرة

شیطان گفت: پروردگار شما، از این شجره منعتان نکرد

إلّا أن تا مَلَکَینِ 

مگر ب این خاطر ک (در صورت خوردن از آن) ملک می شوید،

اَو تَکوُنا مِنَ الخالِدینَ

یا جزو باقیان ابدی خواهید بود.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

پرده ی سوم:

⬇️

⬇️

فَدَلّیهُمَا بِغُروُرٍ

شیطان آن دو را با غرور، فریفت.

فَلَمّا ذَاقَا الشَّجرةَ 

پس آنگاه ک آن دو طعم آن شجره را چشیدند؛

بَدَت لَهُمَا سَوءاتُهُما

زشتیها و بدیهایشان بر ایشان آشکار و برملا شد.

( پی ب اموری نهانی در درون خود بردند ک بودنشان وجه سوء برای آنها داشت)؛

وَ طَفِقا یَخصِفانِ عَلَیهِما مِن وَرَقِ الجَنّة

و آن دو، از ورق الجنة برای پوشاندن خویش استفاده کردند.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

پرده ی چهارم:

⬇️

⬇️

یا بنی آدم

ای شماها ک فرزندان آن آدمید؛

قد أنزلنا علیکم لِباساً یُواری سَوءاتِکُم وَ ریشاً

همانا برایتان پوششی نازل کردیم ک هم سوء های شما را تحت ستر خویش قرار می دهد؛ هم زینتی است؛

و لباسُ التّقوی

و پوشش تقوا

ذلک خیرٌ

آن، بهتر است.

ذلک من آیات الله

آن، از آیات و نشانه های خدای تعالی است؛

لَعَلَّهُم یَذَّکَّرون

تا بلکه آنها متذکر شوند.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

پرده ی پنجم:

⬇️

⬇️

یا بنی آدم لا یَفتِنَنَّکُمُ الشّیطانُ

ای فرزندان آدم

شیطان شما را دچار افتنان و آزمایشی اینچنینی، نکند؛ 

کما أخرجَ أبَوَیکم من الجَنَّة

همانگونه ک والدین شما را از جنت خارج ساخت؛

یَنزِعُ عَنهُما لِباسَهُما لِیُرِیَهُما سَوءاتِهِما

تا پوشش آنها را علیرغم میل آنها، ازیشان بزداید و سوء هایشان را ب رؤیت آنها در آورد.

إنّه یَراکُم هُوَ وَ قَبیلُهُ مِن حَیثُ لا تَرَونَهُم

همانا او، خودش و قبیله اش شما را می بینند از جایی ک شما آنها را نمی بینید.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

اشارات:

پرده ی اول:

1. فرمود: أُسکُن أنتَ وَ زَوجُکَ (تو و همسرت ساکن شو)( فعل بصورت مفرد آمده)

نفرمود: أسکُنا أنتَ وَ زوجُکَ ( تو و همسرت ساکن شوید)( قاعدتاً چون آدم و حوا دو نفر هستند فعل باید مثنّی می آمد. مثل مابقی آیات)

2. وَ لاتَقرَبا (نزدیک نشوید)

نفرمود: و لا تأکُلا (نخورید)

پرده ی دوم:

1. شیطان هدفش از وسوسه ی (تحریک پنهانی و موذیانه) آدم و حوا (آدم مظهر عقل و حوا مظهر نفس) چه بود؟

2. آیا در جنت هم شیطان هست؟ 

3. در آیه فقط گفته شده جنت، معلوم نیست کدام جنت است.

4. از آیه چنین پیداست ک هدف شیطان از وسوسه آدم و حوا این بوده ک: آن مقدار از سوء های آنها ک برایشان پنهان بود را بر آنها آشکار سازد.

فعل لِیُبدیَ ، ب شیطان بر می گردد.

یعنی

آدم و حوا از شجره تناول کنند تا شیطان سوء های آنها را برایشان آشکار سازد.

هویدا شدن سوء های آدم و حوا توسط شیطان، منوط ب تناول آن دو، از شجره بوده است.

5. وسوسه ی پنهانی و موذیانه ی شیطان این بود ک فضائل آن شجره را برای آدم و حوا برملا سازد!

لذا ب آنها گفت: می دانید خدایتان برای چه شجره را نهی کرده؟ چون اگر از آن بخورید یا ملک می شوید یا جاودانه در بقا خواهید ماند.

این حرف شیطان واقعاً وسوسه انگیز بود.

چه اشکالی دارد؟ نه ملک شدن بد است نه بقاء در جنت مکان.

و این همان طمع بر فضائل شجره بود.

پرده ی سوم:

1. شیطان با دلالت بر غرور، آدم و حوا را فریفت. 

آیا شیطان اهل دلالت و منطق است؟

یا نه، از منطق آدم و حوا وارد شد؟

در سوره ی طه می فرماید:

 فوَسوَسَ إلیه الشّیطان قال یا آدمُ هل أدُلُّکَ علی شجرة الخلد و مُلکٍ لا یَبلی 

شیطان ب سوی او وسوسه کرد، اینجا فقط آدم مطرح است، نفرمود: فوسوس إلیهما.

( در آیات کریمه ی قرآن، آمده:

فَوَسوَسَ لَهُما الشَّیطان 

فَوَسوَسَ إلیه الشَّیطان

تُوَسوِسُ بِهِ

یُوَسوِسُ فی )

و نیز أدلّکَ مفرد آمده. یعنی تو را دلالت کنم، حوا پس چه؟!

هرچند در سوره ی اعراف، آیات قبلی فرموده بود: فدلیهما ؛ بر هر دوی آنها دلالت آورد. ک در اینجا باز سوال مطرح می شود ک حالا غرور آدم بعنوان یک مرد پذیرفتنی است، غرور نه ی حوا چگونه بوده است؟

2. شیطان بخوبی می دانست جنت مکان، جایگاه دلالت است. جایگاه استدلال. برای همین هم استدلال آورد و کار خود را با دلیل توجیه کرد.

اما غرورش دیگر کجای کار بود؟

آیا تناول از آن شجره و قرب ب آن شجره غرور آمیز بوده است؟

چرا؟

مگر آن شجره چه بود؟

اینهمه نعمت بهشتی را حق تعالی در اختیار آدم و حوا و در حیطه ی مشیت و اراده ی آنها قرار داد جز آن شجره ک خارج از حیطه ی مشیت و اراده و طلب آنها بود!

آیا طلب و قرب ب شجره ای ک غرور آمیز است، اشکالی دارد؟

3. هرچند در هر حال حق تعالی نهی کرده. نهی. نهی الهی یعنی حرام؟

مگر در جنت مکان هم تکلیف هست؟

مگر شریعت آنجا هم معنا دارد؟

یعنی در جنت مکان هم عقوبت هست؟ اگر نافرمانی صورت بگیرد؟

4. در این پرده می بینیم لفظ ذاقا » آمده. نه خوردن است نه قرب. بلکه چشیدن است.

همین ک طعم آنرا چشیدند، 

شاید همین ک شیطان تعریف کرده، اینها هم طعمش را حس کردند! فقط همین.

همین ک طعمش را حس کردند و چشیدند، سوء ها آشکار شد! و آنها ب دنبال برگ بهشتی رفتند، برگها را ب هم بافتند تا پوششی برای سوء های خود فراهم کنند.

( دقت کنید اگر من همچنان با اصرار از خود لفظ سوء استفاده می کنم چون سوء دایره ی معنایی وسیعی دارد. هرچه ک عیب و زشتی است. ظاهرش عیب و زشتی ظاهری است، ک آنهم برای خودش حرف دارد ک مگر در جنت مکان جسمانیت مطرح است؟ آنهم جسم مادی؟ و مگر اهل جنت اهل نگاه سوء اند؟ مگر اهل جنت ک مبهوت و مجذوب حق باید باشند . و سخنان دیگر)

پرده ی چهارم:

همین ک وسوسه ی شیطان پیش آمد و ذوق شجره  و آشکاری سوءات، هبوط اتفاق افتاد.

و حالا خطاب حق تعالی با فرزندان آدم است.

1. فرمود: ما لباسی را برایتان نازل کردیم.

لباس، ستر نیست.

در آیات قرآن، در کل سه نوع لباس معرفی شده: یکی لباس تقوا؛ یکی زن لباس مرد و مرد لباس زن؛ و دیگری لیل.

این پوشش هر چه هست همراه با آدم و حوا بر زمین فرود آمده و تنزل پیدا کرده است.

2. ارتباط آن پرده های اول و دوم و سوم با این پرده چیست؟

3. ارتباط وسوسه ی شیطان و شجره و تقوا چیست؟

و البته در این پرده می گوید ما لباسی برایتان نازل کردیم تا سوء های خود را بپوشانید. نیازی ب طمع بر آن شجره نیست. خودمان برایتان فرستاده ایم! و البته لباس تقوا بهتر است. 

و تازه می فرماید اینها همه آیه و نشانه هایی هستند تا بلکه شماها متذکر شوید.

متذکر چه چیزی شویم؟؟؟

آن لباسی ک نازل شده تا سوءات ما را بپوشاند کدام لباس است ک تقوا از آن بهتر است؟

در این پرده، یُواری سوءاتِکُم برای آن لباس است ک ریش است و زینت؛ و لباس تقواست ک خیر است. ( اگر خیر را ب معنای بهتر بگیریم می شود این: لباس تقوا بهتر است.)

پرده ی پنجم:

هشداری است ب فرزندان آدم.

مبادا دچار افتنان شیطان شوید.

افتنانش چیست؟

همانی ک با آن طریق پدر و مادر ما را از بهشت خارج کرد تا بر خلاف میلشان پوشش و لباسشان را از آنها جدا کند و سوءاتشان را آشکار سازد.

و همه ی اینها برای رسیدن ب پاسخ این سوال است که:

ارتباط وسوسه ی دلالت گونه ی شیطان با نهی خدای تعالی از تقرب ب آن شجره و ازاله ی لباسی ک پوشش سوءات عقل و نفس است، چیست؟

این سوال در صورتی پاسخ داده می شود ک مفهوم حقیقی شجره مشخص شود.

مفهوم حقیقی شجره. شجره ای ک در سوره ی طه با عنوان { شجرة الخلد } از آن یاد شده. یعنی درخت جاودانگی و خلود!

هل مِن ناصرٍ ینصُرُنی؟

**********************************

ب احتمال زیاد پست بعدی از شجره و جنة الخلد خواهم گفت.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها